افسردگی بعد از مهاجرت

وضعیت مالی و جستجوی شغل

من در چندین جلسه مشاوره با افرادی که به اروپا خصوصا آلمان مهاجرت کرده‌بوند، متوجه شدم که بیشتر این افراد ترس از دست دادن شغل یا پیدا کردن شغل مناسب دارند. بعضی از افراد در ایران یا کشورشان دارای شرایط خوب درآمدی بودند. وقتی به کشور مقصد می‌رسند. شاید مدتها دنبال شغل مناسب با تخصص خودشان باشند. حتی مدتی به شغل‌هایی خارج از تخصص خودشان با درآمد بسیار پایین مشغول می‌شوند. این وضعیت روحیه آنها را تخریب می‌کند. در بعضی مواقع مواجه با شرایط تبعیض نژادی می‌شوند البته این مورد بسیار کم می‌باشد. در بعضی مواقع شرکت‌ها به افرادی که با شرایط پناهجویی به آن کشور وارد شدند به سختی کار می‌دهند. حتی کسانی که قبلا شغل مناسبی داشتند و به هر دلیلی شغلشان را از دست دادند، دچار اضطراب شدیدی می‌شوند و بعضی مواقع دچار حملات عصبی یا پانیک و علائم افسردگی شدید می‌شوند. شرایط درآمدی و پیدا کردن شغل مناسب یکی از مشکلات روانی مهاجرت می‌باشد.

تفاوتهای فرهنگی و عقیدتی

اختلاف فرهنگی یکی از مشکلات روحی بعد از مهاجرت است. یکی از نمونه‌هایی که می‌توانم بگویم این است، که من با مهاجران فارسی زبان از فنلاند، نروژ، سوئد، آلمان جلسات مشاوره داشتم، متوجه شدم بومیان این کشور‌ها بسیار کم‌حرف هستند. شاید ما شرقی‌ها در حالت عادی با دوستان و خانواده براحتی راجع به هر موضوعی صحبت کنیم، اما کم‌حرفی آنها برای ما تعجب‌آور و آزاردهنده است. نمونه دیگری که می‌خواهم بیان کنم مثلا در کشور آلمان سر ساعت 6 عصر اکثر مغازه‌ها بسته می‌شوند، شهر کمی تاریک می‌شود. این برای ایرانی‌هایی که در شهرهایی زندگی می‌کردند که تا آخر شبها مغازه‌ها باز بود، غیرقابل تحمل می‌باشد. شاید شما دارای باورهای بسیار قوی عقیدتی در دین خودتان باشید و متوجه شوید، وارد یک فرهنگی جدیدی شدید، که هیچ کدام از اصولش با عقاید دینی شما هم راستا نمی‌باشد. در بعضی مواقع زوجین دچار مشکلاتی می‌شوند. ممکن است همسر یا شوهر، هر کدام خودش را با فرهنگ جدید وفق دهد، اما طرف مقابلش این کار را نکند و بین آنها اختلاف بوجود بیاید و در دراز مدت چون این مشکلات حل نمی‌شود، ممکن است فرد دچار افسردگی شود. یکی از فواید مراجعه به روانشناس حل اختلافات خانواده توسط یک فرد بی طرف هست.